انتشارات اهورا قلم| وارد شوید| ثبت نام کنید
۰ از ۵
(از ۰ نظر)
موجود

امروز تو، دیروز من است

مؤلف: نسرین رفیعی‌منش 
تعداد
قیمت:
۳۵۰,۰۰۰ ریال
  • ضمانت برگشت محصول تا 7 روز
  • پاسخگویی سریع
  • ضمانت کیفیت کالا
  • پرداخت امن از درگاه بانکی
مشخصات کالا
محل نشر

دزفول

موضوع

مجموعه داستان فارسی (نسخه صوتی)

ناشر

اهوراقلم

تعداد صفحات

60

نمونه شنیداری ⇓

کتاب امروز تو، دیروز من است نوشته‌ی نسرین رفیعی منش مجموعه‌ای از چهار داستان کوتاه است که ماجراهای زندگی زنانی از دنیاهای متفاوت را به تصویر می‌کشد.

درباره کتاب امروز تو، دیروز من است:

داستان‌های این کتاب لحنی دلنشین دارد. هر کدام از شخصیت‌های داستان‌ها زنانی هستند که ماجراهای پر پیچ و خمی را از سر گذرانده‌اند؛ تلخی‌ها، شیرینی‌ها و انتخاب‌هایی که آینده‌شان را تحت تأثیر قرار داده است. این مجموعه برای آشنایی با دنیای زنان قوی مناسب است. شاید زندگی امروز هر کدام شما، زندگی دیروز این زنان بوده باشد؛ پس بهتر است با خواندن این از تجربه‌ی دوباره این اتفاقات جلوگیری کنید.

کتاب امروز تو، دیروز من است مناسب چه کسانی است؟

مطالعه این کتاب به علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه ایرانی با موضوعات اجتماعی پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب امروز تو، دیروز من است می‌خوانیم:

هنوز هوا کاملاً روشن نشده بود که از بیمارستان بیرون زدم. پرتوهای نور خورشید به زحمت سعی می‌کردند از پشت ابرها به زمین برسند. ابرهای سیاه و گرفتۀ آسمان اجازه نمی‌دادند تا نور خورشید خودنمایی کند. همین مسئله هوا را تاریک‌تر از چیزی که بود، نشان می‌داد. به ماشین رسیده بودم، کیفم را روی صندلی عقب انداختم و با بی‌حوصلگی ماشین را روشن کردم. شیفت سنگین و پراسترسی را پشت سر گذاشته بودم و به‌سمت خانه‌ای می‌رفتم که کسی در آن منتظرم نبود.

یک هفته‌ای مرخصی گرفته بودم و قرار بود یکی از همکارانم به جای من کارها را انجام بدهد. کاش می‌شد بیشتر از یک هفته مرخصی داشته باشم؛ امّا رییس بیمارستان با همین یک هفته هم به‌زور موافقت کرده بود. مدام گوش‌زد کرده بود که تو سرپرستار بخشی، وجودت برایمان ضروری است. زودتر خودت را روبه‌راه کن و برگرد.

از اینکه حداقل در کارم آدم مفید و مؤثری بودم، کمی ته‌دلم احساس رضایت داشتم. برعکس زندگی‌ام که آش شله‌قلم‌کاری بود از ناکامی‌ها و بلاتکلیفی‌ها. گردابی که خودم را در آن افکنده بودم و انگار هیچ اراده‌ای برای بیرون کشیدن خودم از این گرداب نداشتم.

به خانه رسیده بودم. در پارکینگ را با ریموت زدم و ماشین را پارک کردم. چند لحظه‌ای همان‌طور پشت فرمان بی‌حرکت ایستادم. پاهایم یاری نمی‌کردند تا جسم خسته‌ام را تا پای آسانسور ببرند؛ امّا نه جسمم خسته نبود، اگر خستگی جسمی بود، با چند ساعت خواب و یک غذای مقوی بهبود پیدا می‌کردم. این سنگینی و خستگی روحم بود که وجودم را سخت درهم می‌فشرد.

فهرست مطالب کتاب

اعتراف می‌کنم
امروز تو، دیروز من است
دو محله بالاتر خانه آرزوها بود
خانم مهندس رئیس

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “امروز تو، دیروز من است”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کالاهای مرتبط

رفتن به بالای صفحه

اطلاعات

خدمات

  • سفارش استخراج مقاله از پایان‌نامه
  • سفارش ترجمه
  • سفارش چاپ کتاب
  • سفارش مشارکت در نگارش پایان‌نامه
۹۱۶۶۴۱۵۸۹۴
با ما در تماس باشید

تمام حقوق این وب‌سایت متعلق به انتشارات اهوراقلم است.